3
خرداد
1404

هر روز نقاشیها و قصههای کوتاهی به قلم کودکان برای قصه باف ارسال میشود. ما آنها را با شما عزیزان به اشتراک میگذاریم. شما هم میتوانید قصههای خود را برای ما ارسال کنید.
قصه باف: قصه امروز از آندیا شایسته شش ساله
امروز یک روز خیلی خاص بود.
کیک ما توی یخچال خوابیده بود و نمیدانست که امروز تولد خودش است!
وقتی بیدار شد، دید دو شمع روی سرش گذاشتهاند و همه لبخند میزنند.
کیک خندان شد، چون فهمید همه دوستش دارند.
حتی خورشید هم توی آسمان با نور زردش لبخند میزد.
درخت کنار حیاط هم با برگهای سبزش دست میزد.
من کنار کیک ایستادم و منتظر بودم تا شمعها را فوت کنم و آرزو کنم که همیشه خوشحال بمانیم.
اولین دیدگاه را شما ثبت کنید